دلتنگی یعنی ...
رو به روی دریا باشی ...
خاطرات یک خیابان ...
خفه ات کند ...
- ۰ نظر
- ۱۴ مهر ۹۲ ، ۱۱:۳۴
دلتنگی یعنی ...
رو به روی دریا باشی ...
خاطرات یک خیابان ...
خفه ات کند ...
دلم واسه خودم تنگ شده.....
چقدر صدام بی آهنگ شده
زندگیم بی تو بیرنگ شده
از وقــتی قلــب تو ســَـنگــ شده
بگذار سر به سینه ی من تا بگویمت
اندوه چیست؟ عشق کدام است؟ غم کجاست؟
بگذار تا بگویمت این مرغ خسته جان
عمریست در هوای تو از آشیان جداست.
هــی رفـیق دهـه شـصـتـی:
مـیدونم تـو جــــــــــــوونی پـیـــــــــر شـدی
میـدونـم آهـنـگ یـو یـو بـازی کـردنـت آژیـر قـرمـز بود...
میـدونـم واسـه دوچـرخـه و آتـاری مـعـدل 20 آوردی و هـرگـز نـخـریدن برات...
می دونـم کلاسـات پـر آدم بـود ...
میـدونم ...حـالا بـایـد هـم کلام نـسـل "جـاسـتـیـن بایـبـر" شـوی!!!
کسـایی کـه شلوار را تـا نـصـفـه کـشـیـده اند بـالا و افـتـخـار مـیـکـنـند!!!
سخـت اسـت رابـطـه ات بـا سـلـنـا و جنـیـفر و آنـجلیـنا!!!
سخـت اسـت فـهـمـیـدن عـجـیجـم و عجـقم!!!
ببـیـن مـنـو ، سـرتـو بـگـیـر بالا، گـــــــــریـه نکـن رفـیق،
در عـوض یـه مـرد و یـه زن واقـعـی بـار اومـدی
به سـلامـتـی هـمـه دهـه شـصـتـی هـا...
بـه سـلامـتـی مـا هـفـتادی هـا کـه داغـــــــــونـتـریـم!!!
سلام به همه دوستای گلم که یه روزی گذرتون به اینجا میفته ..خوبید؟ اینجا وبلاگ منه..و دیگه هیچ وبلاگی نمیزنم...اگه خوشتون اومد بگید تا بلینکمتون...بذارید یه بیو بدم از خودم..
اسم : م.آبان .. نویسنده هستم و رمان مینویسم..گاهی اوقات شعر هم میگم که واسه خودم نگهشون داشتم...19 سالمه..معماری میخونم..و به تازگی در ارومیه ساکن شدم..اومدی نظر یادت نره..
دوست عزیز ،